جمعه، آبان ۲۰، ۱۳۹۰

33-امروزِ من

من آدم مسخره ای هستم.انقدر مسخره که یک بار که در حال جدی حرف زدن بودم،اشکان به من خندید.اشکان دوستم است.دوست پسر خیر،دوست و همکلاسی و اینطوری.چون مسخره هستم بعضی ها مرا دوست دارند،اکثرن هم خیر.از این بعضی ها عده ای هستند که چون من مسخره ام فکر می کنند من نیمه گمشده شانم.فر،مح،عل و اینها آدمهایی بوده اند که مرا دوست داشته اند.اما من رفتار با پسرها را بلد نیستم.دقیق می زنم در پرشان،همه شان الآن بدشان می آید از من.در تقابلم کهیر می زنند.آدم زشتی هم هستم.دماغ بیگ،چشم اسمال،قد شُرت!کمی پشیمانی،کمی تنهایی،کمی مسخرگی،کمی زشتی و کمی کم داشتن،امروزِ مرا می سازد.
کوئسچِنِ فیس بوک می پرسد:از امروزِ خودتان راضی هستید؟می زنم نه،
با اطمینان.

۱ نظر:

الف.رها گفت...

منم با اطمینان میگم نه . . .