امروز با "آی" جزوه ی یکی از دختر ها را گرفته ایم.رویش یک لکه ی قهوه ای-پشکلی رنگی با ما معاشرت می کند.آی می گوید؛آه،میم،این لکه را نگاه کن،چه چیزی به تو می نمایاند؟و من به ذهنم می رسد یحتمل پی پی است.یعنی یک چیزِ پَخ باید پی پی باشد،چه رسد به این که قهوه ای هم باشد.در معرض ارائه ی نظریه ام هستم که آی نظریه را جر داده و"معلوم نیست کی این را به صورتش مالانده و پن کیکی اش کرده،سایزش هم به نوک دماغ می مانَد.آخر به نوک دماغ هم پن کیک می زنند؟".پن کیک؟کیک یزدی؟آه نه،لوازم آرایش.بله،این دیالوگِ خود محور من است.اوایل جایی یادداشت می کردم.امروزه از حفظ می گویم.به هر حال همه چیز آن طور پیش نمی رود که ژنتیک جنسیتی اقتضا می کند.برخی لکه ی قهوه ای را پی پی می بینند و برخی پن کیک.
مادرِ من ترجیح می دهد "آی" دخترش باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر